پایگاه خبری اخبارکوهپایه یادداشت؛ جمشید حسینی؛ این روزها کلماتی مانند اقتصاد، معیشت، نقدینگی، حباب و تورم در رأس توجه و اخبار قرار دارد، کلماتی که تعبیر آن در زندگی مردم به راحتی دیده میشود و بیان عینی آن دسترسی افراد یک جامعه به استفاده از امکانات موجود در سطح جامعه است.
در روزهای اخیر شایعه افزایش قیمتها با همراهی افزایش واقعی قیمتها در بسیاری از اجناس، املاک و خودروها همراه بود و هنوز هم بهای برخی از کالاها افسار گسیخته در حال افزایش است.
افزایش قیمتها در بعضی اقلام آنچنان غیرمنطقی و به نوعی ثانیهای اتفاق میافتد که مردم حتی برای شگفتزده شدن هم وقت پیدا نمیکنند؛ در این شرایط این قشر متوسط و ضعیف جامعه هستند که بار تورم لحظهای را به دوش میکشند و هر روز طبقات منفی را بیشتر از دیروز طی میکنند.
با روند کنونی که دلار و سکه در حال رکورد زنی هستند آیا همچنان ستاد تنظیم بازار مفهوم پیدا میکند؟ کدام مسؤول پاسخی شفاف و قابل قبول برای اوضاع کنونی بازار دارد در حالی که توان خرید مردم حتی برای اقلام ضروری کاهش چشمگیر داشته و این حکایت آشفتگی تا چه زمانی پا بر جا است؟
برق افزایش قیمت طلا و سکه و رکوردهایی که هر روز گوش جیبهایی که به هم چسبیده را آزار میدهد یک سایه بزرگ بر سر افزایش قیمت برخی کالاهایی که خانوادهها هر روز با آن سروکار دارند، انداخته است و نیز برق رکوردهای سکه، رسانهها را از پرداختن به رکوردهای دیگر وا نهاده است.
با نگاه واقعبینانه به بازار و رصد قیمتها میبینیم قطاری از افزایشها واگنوار در پی هم در حال حرکت هستند و در خطهای موازی سبقت میگیرند و در حال حاضر اثرات کوتاهمدت آنها در زندگی افراد جامعه قابل لمس است و در آینده نیز چالشهایی از اثرات بلندمدت این به ظاهر حبابها در جامعه نمود خواهد داشت.
اما در این میان این هرج و مرج در بعضی از قیمتهای کالاها مختص کشور ما نبوده و در بسیاری از کشورهای جهان در زمانهای خاص اتفاق افتاده است اما برخورد مردم به عنوان مصرفکننده و مدیریت مسؤولان با این تبها و جهشها بسیار متفاوت بوده است.
مطمئناً افزایش تقاضا عاملی بر استمرار افزایش است اما در کنار آن این مسؤولان هستند که باید در آرام کردن شرایط ایجاد شده بکوشند و وظیفه خود را بهخوبی انجام دهند.
هر چند به درست یا غلط نمیتواند خرد جمعی و مردمی قبول کند که مشکلات ناشی از گذشته باشد که اکنون به بار نشسته چرا که باید یک مسؤول با آسیبشناسی و برنامههای مدون در شرایط بحرانی هم کنترل اوضاع را در دست بگیرد و از قبل پیش بینی درستی از آینده نیز لحاظ کرده باشد.
یکبار برای همیشه روی پاسکاری مشکلات از جدید به قبل و از مسؤول به مسؤول دیگر خط باطلی بکشیم و به آن پایان دهیم و برای مدیریت شرایط بحرانی اقتصاد سازوکار درست به کار ببندیم.
این بیمار اقتصاد ایران است که با درد مزمن هماکنون در بخش مراقبتهای ویژه به سر میبرد با اوضاعی بحرانی که امید به یاری بدنه کارشناس و نخبه و دلسوز این جامعه دوخته است بیماری که دیگر پاک کردن صورت مسأله و ندیدن و حباب خواندن مشکلات در کنار پاس دادن آنها به یکدیگر هم مسکن دردهایش نخواهد بود.
/انتهای پیام/